به گزارش پیام آفتاب، «لطیف پدرام» نماینده مردم بدخشان در پارلمان افغانستان در همایش "افغانستان پس از 2014" فرصتها و چالشهای حکومت افغانستان بعد از خروج نیروهای خارجی از موضع نقد وارد شد و گفت: دوستانم زیادی خوشبینانه و فریبکارانه و بعضا به شکل توصیه و از تأمین امنیت صحبت میکنند در حالی که ما هنوز در شهر کابل نمیتوانیم تامین امنیت کنیم. ما نیروهای هوایی نداریم و نیروهایی آمریکایی صریح به جنرال بسم الله گفته اند که ما اجازه نخواهیم داد که در افغانستان ارتش متعارف ایجاد شود بدین معنی که به شما بمب افگن نمی دهیم، اسلحه سنگین و موشکهای سنگین نمیدهیم افغانستان به یک ارتش چریکی و پارتی زانی نیازمند است یک ارتش ضد شورش؛ بنابراین اینکه ما میتوانیم بعد از 2014 متکی به خود کاری بکنیم نه متکی به نیروهای امنیتی حرف باطلی است.
پدرام معضلات موجود اجتماعی را که مثال واضح آن بیکاری جوانان تحصیل کرده است، از جمله معضلهای بزرگ دانسته و راه حل این مشکلات و تنشهای قومی را نیازمند یک راهکار عملی دانست که به توصیههای اخلاقی حل نمیشوند. پدرام با انتقاد از گفتههای آقای احدی که گفته بود ما در زمینه های اقتصادی پیشرفت زیادی داشته ایم یاد آور شد که به لحاظ اقتصادی رشد مهم است اما رشد قاعدتا باعث توزیع عادلانه ثروت نمیشود. هرکسی اصول ابتدایی اقتصاد را بخواند این موضوع را میداند. رشد اقتصادی اگر ثروت گرفته نتیجه در اختیار که بوده پانزده میلیون آدم زیر کمربند فقر زندگی میکند. بچههایی که مطابق قانون اساسی با ید درس بخوانند تحصیلات تا دوره متوسط اجباری است در کوچهها گدایی و دریوزهگری میکنند. خب این اقتصاد به که رسیده؟ پانزده میلیون زیر فقر زندگی میکند این رشد به چه دردی می خورد؟ این رشد کجاست یک بحث انتزاعی است یک بحث عمومی است و سخن کارل مارکس هیچ معنی ندارد. بنا بر این رشد اقتصادی اول به این معنا می گویم که نیست. دوم اگر شده باشد هیچ ربطی به تامین وتوزیع ثروت در بین مردم افغانستان ندارد.
وی در ادامه خاطر نشان ساخت که شما می توانید حکومتی داشته باشید که میلیاردها دلارسرمایه داشته باشد اما میلیاردها دلار در خدمت عدالت اجتماعی نباشد مثل کشور هند. یک کشور بسیار ثروتمند است ولی فقر بیداد می کند در این سرزمین روزانه درآمد یک هندی یک دالر نیست. مجموعه سرانه می گوید که ما این قدر توزیع سرانه داریم این را به حساب انتزاعی می گویند او الزاما توزیع در عمل نیست.
مساله سوم در رابطه با اقوام ما نمی خواهیم بگوییم که جنگ اقوام وجود داشته باشد و تشنج های قومی را دامن بزنیم مامی گوییم که که واقعیت های وجود دارد که آنرا نمی شود با توصیه حل کرد باید ها و نباید در عرصه اخلاق است. معضل اجتماعی راه حل دارد. امروز برخی از سخنرانان توصیه می کرد. مسایل اجتماعی واقعیت های استند که هرگاه به آن نپردازی حل نمی شود.
یک: صلح و امنیت باید درون زا باشد از داخل یک ملت و مملکت بیرون بیاید. هیچ خارجی در هیچ جای دنیا نتوانسته صلح تامین بکند. مگر این که مردم آن کشور تصمیم گرفته. بنابراین تاکید من بردرون زایی صلح متکی به نیروهای سیاسی و روشن فکری مردم افغانستان است اما این باز هم به یک میکانیزم نیاز دارد. ما با مقدمات اشتباه نمی توانیم به طراف پیشرفت برویم. فقر اقتصادی، بیکاری و جود دارد و نیروهای تجهیز نیست. کمک صورت نمی گیرد 45هزار دانشجو از دوره لیسانس فارغ شده کار ندارد این مقدمه سال 2014 است شما با این امکانات معجزه می کنید؟ هیچکاری هم کرده نمیتوانید.