اخبار برتر از افغانستان

افغانستان کشور من است کشور آرزوهای من برای آرامش و آسایش آن

اخبار برتر از افغانستان

افغانستان کشور من است کشور آرزوهای من برای آرامش و آسایش آن

دالرهایی که به تیر غیب گرفتار می شود

کمک های جسته و گریخته ی جامعه جهانی به مقصدی نامعلوم و در خلاف جهت آنچه نمایانده می شود سرازیر می گردد؛ صنعت کاران، تولیدکنندگان داخلی، کارگاه های کوچک و کارخانه های عظیم به علت عدم بازار فروش و عدم حمایت حکومت با رکود بی سابقه و ورشکستگی قریب الوقوعی مواجهند که بر مهاجرت بی رویه نیز اثرگذار بوده است

برای اینکه دریابیم کمک های زیربنایی و انکشافی به کجا رفته است و عمیقا پی ببریم که حسن نیت خارجی ها در افغانستان از کدام سوراخ ها و بیراهه ها منجر به سوء تعبیر می شود و نتیجه ای در بر ندارد؛ باید ابتدا به چند سوال اصلی و اساسی پاسخ دهیم.

نخست اینکه: منظور از انکشاف و زیربنا چیست؟ در اقصی نقاط جهان، مناطق محروم ولی قابل رشد، وسایل و مواد اولیه مورد نیاز در صنعت و عمران و آبادانی، نیازهای اولیه جامعه و نیز حمل و نقل و ارتباطات جزو اولیه ترین انکشافات و زیربناها است اما در افغانستان چه؟ کدام زیربنایی انکشاف یافته یا کدام انکشافی زیربنایی بوده است؟

در وهله بعد اینکه: خارجی ها از زمان رفت و آمد و معاشرت به افغانستان، وعده های توخالی را بلد شده اند! به عبارت دیگر، چه مدت زمان از تبلیغات و شعارها برای فلان دالر و بهمان یورو کمک تا زمان واریز آن در خزانه ملی به طول می انجامد؟ در همین راستا می توان پرسید تاکنون چه میزان از کمک های نقدی وعده داده شده واقعا نقد شده است؟

دیگر اینکه: همان مبلغ قابل توجه کمک های واقعا نقد شده و واریزی به خزانه ملی که به منظور رسیدگی به امورات اولیه و ضروری مردم ملکی و حمایت از حقوق بشری بوده است؛ به کدام کانال های زنگ زده یا کج راهه ها و بیراهه ها سرازیر شده که هرگز به مقصد نرسیده اند؟

اینک باز هم خبری در آن واحد مسرت بخش و حزن انگیز به گوش می رسد مبنی بر اینکه بانک انکشاف آسیایی مبلغ 858 میلیون دالر را به منظور انکشاف زیربناهای افغانستان اعم از اتصال منطقه ای، راه آهن، سرک ها و انرژی در سالهای 2017 تا 2020 در نظر گرفته است.

در عین حال که کمک های جسته و گریخته ی جامعه جهانی به مقصدی نامعلوم و در خلاف جهت آنچه نمایانده می شود سرازیر می گردد؛ صنعت کاران، تولیدکنندگان داخلی، کارگاه های کوچک و کارخانه های عظیم به علت عدم بازار فروش و عدم حمایت حکومت با رکود بی سابقه و ورشکستگی قریب الوقوعی مواجهند که بر مهاجرت بی رویه نیز اثرگذار بوده است.

عدم سیاست گذاری شفاف و کارآمد از یکسو و عدم نظارت بر کمک ها تا به انجام رسیدن آنها از سوی دیگر باعث شده است که نه تنها اقتصاد و تولید داخلی ضربه سختی بخورد بلکه چیزی به معنای انکشاف و توسعه زیربنایی در بخش های اضطراری شاهد نباشیم. بنابراین مبالغ هنگفت گفته و گرفته شده، بلای جان مردم ملکی و ابزار مخافلان مسلح است و بس.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.